دکتر جاویدنیا

دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی

دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی

دکتر جاویدنیا

این وبلاگ توسط اینجانب جاویدنیا اهل مشهدالرضا (ع) و کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی و دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی و محقق در زمینه حقوق فضای مجازی، جرایم رایانه ای و تجارت الکترونیکی است منتظر نظرات ارزشمند شما هستم.

سردار قاعده مذاکره را خوب بلد بود

شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۹:۱۸ ق.ظ

🔴سردار قاعده مذاکره را خوب بلد بود

✅«من قاسم سلیمانی‌ام! خوب بدانید با چه کسی طرف هستید!» 

✍🏻«اشرار حدود ۹۰ نفر از نیروهای آموزشی نیروی انتظامی‌مان را گروگان گرفته، قصد داشتند از طریق پاکستان یا افغانستان، آن‌ها را به آن ‌سوی مرز ببرند. آن‌ها در ملک «سیاه‌کوه» مستقر شده بودند.

سردار سلیمانی با کسب تکلیف از مقام معظم رهبری، این اجازه را گرفته بود که اگر حتی متحمل یک جنگ هشت ساله دیگر شویم، گروگان‌ها باید آزاد شوند. یعنی می‌توانستیم با نفوذ در خاک پاکستان و افغانستان، اشرار را محاصره کنیم؛ که این کار به سرعت انجام شد.

توسط بی‌سیم راکال با بیت حضرت آقا ارتباط داشتیم و حضرت آقا نیز، هر لحظه نتیجه را می‌پرسیدند.
 
بعد از این‌که سردار از محاصره کامل اطمینان پیدا کردند، دستور حمله را صادر نمودند. ابتدا نیروهایی که از آن‌طرف مرز برای کمک به اشرار از طریق رباط افغانستان در حرکت بودند، با اجرای آتش حجیم و دقیق، یا کشته شدند یا فرار کردند.

قبل از اجرای آتش، فردی به‌نام «خلیفه» که خود را حاکم رباط می‌خواند، می‌خواست میانجی‌گری کند؛ اما سردار قبول نکرد.

حاج‌قاسم عمداً از جایی دستور حرکت داد که کاملاً در دید دشمن قرار بگیریم. بعد از اجرای آتش و حرکت ما، اشرار راضی به مذاکره شدند؛ که سردار پس از کسب تکلیف از حضرت آقا و بهم خوردن تعادل روحی دشمن، به‌واسطه «خلیفه» راضی به مذاکره شد.

سردار قاعدة مذاکره را بلد بود. آن‌ها وقت می‌خواستند؛ اما سردار قبول نکرد و پیام داد: «ما جنگ هشت‌ساله را پشت سر گذاشته‌ایم. اگر فکر می‌کنید گروگان‌ها مانعی برای اجرای عملیات هستند، در اشتباه هستید. برای حفظ کشور و انقلاب هیچ ابایی از تقدیم شهید نداریم. من قاسم سلیمانی هستم؛ خوب بدانید با چه کسی طرف هستید. ده دقیقه دیگر ملک‌سیاه را به آتش می‌کشم و نسلی از شما باقی نخواهم گذاشت.»

دشمن حسابی ترسیده بود و پیشنهاد کرد: «شما یک راه را باز بگذارید تا ما برویم و گروگان‌ها هم در اختیار شما باشند.» سردار با هیبت و قاطع فرمود: «تا گروگان‌ها آزاد نشوند، حرف از مذاکره نزنید. منتظر باشید که من دستور حمله را صادر کردم.» بعد با بی‌سیم شروع حمله را اعلام کردند.

وقتی دشمن قاطعیت حاج‌قاسم را دید، پرسید چه ضمانتی هست که «بعد از آزادی گروگان‌ها حمله نکنید؟» سردار گفت: «من قاسم سلیمانی هستم و باید به قول و عهدی که می‌دهم، اطمینان کنید.»

نمی‌دانم در این پیام چه بود که اشرار راضی شدند و بدون هیچ پیش‌‌شرطی، گروگان‌ها را آزاد کردند.

بعد هرچه بچه‌ها اصرار بر ادامه عملیات کردند، سردار قبول نکرد و گفت: «قطعاً حضرت آقا هم راضی نخواهند شد.» وقتی از آقا پرسیدند، ایشان هم فرمودند: «به قول خودتان وفا کنید!»💐

🔹راوی: سردار مرتضی عفتی (هم‌رزم شهید سپهبد قاسم سلیمانی)

منبع خبر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۲/۱۸
جواد جاویدنیا

سردار سلیمانی

ظریف

مذاکره

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی